بررسی حريم در فقه وحقوق مدنی - بخش ششم

ماهیت حقوقی و فنی حریم



الف‌: ماهيت‌ حقوقي‌ حريم‌

ماده‌ 136 قانون‌ مدني‌ پس‌ از بيان‌ تعريف‌ حريم‌ وجود حريم‌ را يك‌ ضابطه‌ براي‌ امكان‌ كمال ‌انتفاع‌ مي‌داند و ساير مواد قانون‌ مذكور نيز آن‌ را در حكم‌ ملك‌ صاحب‌ حريم‌ قلمداد نموده‌ است‌. 

بديهي‌ است‌ در شرايطي‌ كه‌ چنين‌ برداشتي‌ از حريم‌ وجود داشته‌ باشد كليه‌ آثار متعلق‌ به‌مالكيت‌ بر آن‌ مترتيب‌ مي‌گردد. يعني‌ مالك‌ حريم‌، حق‌ خواهد داشت‌ كه‌ به‌ دو روش‌ نفيا يا اثباتانسبت‌ به‌ حريم‌ تصرف‌ داشته‌ باشد. در حالت‌ اثباتي‌ وي‌ مي‌تواند در حريم‌ ملك‌ خود هرگونه‌ تصرفي‌كه‌ صلاح‌ بداند انجام‌ دهد و در حالت‌ نفيي‌ مي‌تواند از اقدامات‌ و عمليات‌ ساير افراد ممانعت‌ بعمل‌آورده‌ و حقوق‌ مطلقه‌ خود را به‌ مورد اجراء گذارده‌ و از حمايت‌ مقامات‌ صالحه‌ نيز در جهت‌ حالات‌مذكوره‌ بهره‌مند گردد.

البته‌ ميزان‌ بهره‌مندي‌ و انتفاع‌ مالك‌ حريم‌ به‌ اندازه‌اي‌ است‌ كه‌ موجب‌ تضرر ديگران‌ نشود وماده‌ 139 قانون‌ مدني‌ در بيان‌ اين‌ معنا اشاره‌ دارد. اين‌ امر از اصول‌ مسلم‌ حقوقي‌ است‌ كه‌ هر مالكي‌ تا اندازه‌اي‌ حق‌ بهره‌مندي‌ از مالكيت‌ خود دارد كه‌ به‌ حقوق‌ ثابته‌ ديگران‌ لطمه‌ و صدمه‌اي‌ وارد نسازد و مفهوم‌ حديث‌ شريف‌ « لاضرر و لاضرار في‌ الاسلام‌ » (8) كه‌ مشعر بر نفي‌ ضرر پذيري‌ و ضرر رساني‌است‌ مبناي‌ عملكرد مالك‌ حريم‌ خواهد بود. لذا با توجه‌ به‌ تعاريف‌ قانون‌ مدني‌ موضوع‌ حريم‌ يك ‌حق‌ ارتفاقي‌ است‌. 

با اين‌ وجود مشخص‌ مي‌شود كه‌ بين‌ حق‌ ارتفاق‌ و حق‌ مالكيت‌ تفاوت‌ اساسي‌ وجود دارد. زيرا مالكيت‌ يك‌ حق‌ انحصاري‌، مطلق‌ و منجز است‌ لكن‌ حق‌ حريم‌، حقي‌ است‌ كه‌ براي‌ كمال‌ انتفاع‌ مالك‌ از مال‌ وي‌ پيش‌بيني‌ شده‌ است‌. بحث‌ آنكه‌ حريم‌ نسبت‌ به‌ چه‌ نوع‌ اراضي‌ ايجاد مي‌شود محل‌ اختلاف‌ نظر اساتيد مختلف‌ فقهي‌ و حقوقي‌ است‌ ولي‌ عموم‌ فقهاء و حقوقدانان‌ معتقدند كه‌ حق‌ حريم ‌فقط نسبت‌ به‌ اراضي‌ موات‌ و مباح‌ ايجاد مي‌شود و نسبت‌ به‌ اراضي‌ كه‌ ملك‌ غير باشد حق‌ حريم‌ وجود ندارد، و دليل‌ آنان‌ نيز ظاهرا آنست‌ كه‌ حق‌ مزبور مخالف‌ حق‌ مالكيت‌ است‌. طبيعي‌ است‌ كه‌مالك‌ مخير است‌ هرگونه‌ تصرفي‌ در ملك‌ خود بنمايد. از اين‌ رو مالك‌ حق‌ دارد كه‌ در مجاورت‌ ملك‌يا نهر يا چاه‌ ديگر تصرفاتي‌ در ملك‌ خود بكند مشروط برآنكه‌ تصرفات‌ وي‌ در حد متعارف‌ باشد وچنانچه‌ از اين‌ تصرفات‌ به‌ همسايه‌ ضرري‌ متوجه‌ گردد وي‌ بنا بر قواعد تسليط مسئوليتي‌ نخواهدداشت‌. 

وقتي‌ كه‌ ماده‌ 139 قانون‌ مدني‌ ذكر مي‌كند كه‌ حريم‌ در حكم‌ ملك‌ صاحب‌ حريم‌ است‌ فرض ‌را برآن‌ قلمداد كرده‌ كه‌ حريم‌ قابليت‌ تملك‌ را دارد و فاقد مالك‌ است‌ و فقط اراضي‌ موات‌ هستند كه ‌مالك‌ ندارند. همين‌ نظر در ماده‌ 1 قانون‌ قنوات‌ مصوب‌ 6/6/1309آمده‌ است‌ كه‌: 

«اگر كسي‌ مالك‌ چاه‌ يا قنات‌، يا مجراي‌ آبي‌ در ملك‌ غير و يا در اراضي‌ مباحه‌ باشد تصرف‌ صاحب‌ چاه‌ يا قنات‌ يا مجري‌ فقط من‌ حيث‌ مالكيت‌ قنات‌ و مجري‌ و براي‌ عمليات‌ مربوط به‌ قنات ‌و مجري‌ خواهد بود و صاحب‌ ملك‌ مي‌تواند در اطراف‌ چاه‌ يا مجري‌ يا اراضي‌ واقعه‌ بين‌ دو چاه‌ تا حريم‌ چاه‌ و مجري‌ هر تصرفاتي‌ كه‌ بخواهد بنمايد مشروط برآنكه‌ تصرفات‌ او موجب‌ ضرر صاحب‌ قنات‌ و مجري‌ نشود». 

در اين‌ ماده‌ حق‌ الارتفاق‌ ويژه‌اي‌ براي‌ صاحب‌ چاه‌ يا مجراي‌ آبي‌ در نظر گرفته‌ و حريم‌ مذكوردر قانون‌ مدني‌ را مانع‌ تصرفات‌ اضافي‌ مالك‌ اراضي‌ قلمداد كرده‌ است‌.(9) 


ب‌ - ماهيت‌ فني‌ حريم‌ يا شعاع‌ تأثير 

شعاع‌ تأثير عبارتست‌ از فاصله‌اي‌ كه‌ تا آن‌ حد برداشت‌ از يك‌ منبع‌ آبي‌ مي‌تواند بر ساير چاهها اثر بگذارد. مثلا اگر چاه‌ منبع‌ آب‌ باشد بهره‌برداري‌ از آن‌ چاه‌ باعث‌ افت‌ سطح‌ آب‌ گرديده‌ واثر زيانبخشي‌ بر روي‌ ساير چاهها مي‌گذارد لذا كارشناسان‌ فني‌ بلحاظ وجود حريم‌ تا انتهاي‌ آن‌سطح‌ را اجازه‌ بهره‌برداري‌ نمي‌دهند. 

براي‌ روشن‌ شدن‌ بيشتر موضوع‌ مثالي‌ آورده‌ مي‌شود: 

اگر از چاهي‌ برداشت‌ آب‌ بنمائيم‌ اطراف‌ آن‌ چاه‌ افت‌ فشار پيدا مي‌شود كه‌ در اثر اين‌ افت ‌فشار، آب‌ سفره‌ زيرزميني‌ بطرف‌ چاه‌ سرازير مي‌گردد و در نتيجه‌ در اطراف‌ چاه‌ سطح‌ آب‌ زيرزميني‌ پايين‌ رفته‌ و يك‌ مخروط افت‌ تشكيل‌ مي‌دهد كه‌ اين‌ مخروط، مخروطي‌ است‌ واژگون‌، كه‌ اصطلاحاً از نظر فني‌ آنرا مخروط افت‌ مي‌گويند كه‌ رأس‌ اين‌ مخروط روي‌ محور چاه‌ قرار مي‌گيرد. 

پس‌ با اين‌ كيفيت‌ بزرگترين‌ مقدار افت‌ سطح‌ آب‌ در داخل‌ چاه‌ خواهد بود كه‌ هرچه‌ از چاه‌دور شديم‌ به‌ تدريج‌ افت‌ سطح‌ آب‌ كمتر مي‌شود و مي‌توان‌ نقطه‌اي‌ دور از دهانه‌ چاه‌ را تعيين‌ كرد كه‌تأثير آبكشي‌ يا افت‌ فشار آب‌ در آنجا ناچيز و قابل‌ اغماض‌ ‌باشد. 

بنابراين‌ فاصله‌اي‌ را كه‌ مخروط افت‌، تا آنجا توسعه‌ مي‌يابد و افت‌ سطح‌ آب‌ و يا افت‌ فشار، ازآن‌ به‌ بعد ديگر قابل‌ اندازه‌گيري‌ و توجه‌ نيست‌، شعاع‌ تأثير حريم‌ گويند.(10) 

عوامل‌ ديگري‌ مثل‌ ميزان‌ آب‌ مورد بهره‌برداري‌، زمان‌ آبكشي‌، خواص‌ فيزيكي‌ و شرايط طبيعي‌ زمين‌ در شعاع‌ تأثير، اثر فراوان‌ دارند. از اين‌ رو مي‌توان‌ به‌ اعتبار ميزان‌ آب مورد نياز و مدت‌ بهره‌برداري‌ در هر يك‌ از انواع‌ اراضي‌ سخت‌ و نرم‌ حريم‌ خاصي‌ را براي‌ هر چاه‌ معين‌ كرد. 

در مناطقي‌ از ايران‌ كه‌ نوع‌ شرايط زمين‌ ويژگي‌ بخصوصي‌ دارد صرف‌ تعيين‌ يك‌ ضابط كلي ‌نمي‌تواند ملاك‌ عمل‌ باشد و لازم‌ است‌ با انجام‌ مطالعات‌ دقيق‌ و نظربه‌ عوامل‌ مذكور در فوق‌ از نظر فني‌ حريم‌ را مشخص‌ نمود. 

نكته‌ قابل‌ توجهي‌ كه‌ در اين‌ مسئله‌ از نظر فني‌ مورد عنايت‌ قانونگذار مدني‌ واقع‌ نشده‌ بود در ساير قوانين‌ به‌ خوبي‌ ترميم‌ يافته‌ و در همين‌ راستا قانونگذاران‌ جديد باعلم‌ و آگاهي‌ فني‌ از اين‌ مقوله‌ كه‌ تعيين‌ يك‌ ضابطه‌ عام‌ براي‌ حريم‌ كافي‌ به‌ مقصود نبوده‌ و مشكلات‌ بخصوصي‌ را متعاقبا بوجودمي‌آورد با عدول‌ از مقررات‌ قانون‌ مدني‌ به‌ تعيين‌ حريم‌ توسط كارشناسان‌ فني‌ وزارت‌ نيرو اشاره‌نموده‌اند و سعي‌ نموده‌ با استفاده‌ از دانش‌ جديد و با آگاهي‌ از وضعيت‌ و كيفيت‌ آبهاي‌ زيرزميني‌ وشرايط سفره‌هاي‌ آبي‌ زيرزميني‌ حسب‌ مورد حريم‌ منابع‌ آبهاي‌ زيرزميني‌ را مشخص‌ تا از بروزآشفتگي‌ در بين‌ استفاده‌ كنندگان‌ و بروز دعاوي‌ متعدد عليه‌ يكديگر بخاطر ضرر و زيان‌ ناشي‌ ازاحداث‌ چاه‌ يا رعايت‌ حريم‌ و هرز سرمايه‌هاي‌ ملي‌ جلوگيري‌ بعمل‌ آيد. لذا علاوه‌ بر آنكه‌ تأثيرامكانات‌ فني‌ و مهندسي‌ بر مسئله‌ تعيين‌ حريم‌ يك‌ امر بهينه‌ بنظر مي‌رسيد شايد بتوان‌ گفت‌ از بهترين ‌شيوه‌هاي‌ رويكرد قانونگذاران‌ به‌ حساب‌ مي‌آيد. 


ستوده و نیک فرجام کسی است که دادگر و نیکنام و در کردار و گفتار به هنجار باشد . بزرگمهر بختگان